اولین روباتی که بسیاری از انسان ها از آن به خانه های خود استقبال کردند، موجودی عجیب و غریب بود که 20 سال پیش با نامی خنده دار متولد شد. آن طور که ما ربات ها را تصور می کردیم به نظر نمی رسید، و وظایفی را که در نظر داشتیم برون سپاری به روبات ها را انجام نمی داد. ما ماشین های خودران را تصویر کردیم. ما یک جاروبرقی خودران گرفتیم.
اما این ربات که بیش از آن چیزی که هر کسی میتوانست پیشبینی کند محبوبتر شد، قویتر از آن چیزی بود که به نظر میرسید و بسیار تأثیرگذارتر از آن چیزی بود که فکر میکردید.
چیزی که به عنوان یک نمونه اولیه 10000 دلاری شروع شد، در میانه خرید شرکتی 1.7 میلیارد دلاری در هفته گذشته راه پیدا کرد، زمانی که آمازون AMZN -2.42٪
برای iRobot IRBT معامله ای انجام داد 0.08٪
– که بیشتر به عنوان شرکت سازنده Roomba شناخته می شود.
یک غول فناوری میلیاردها دلار صرف خرید یک جاروبرقی خنک نمی کند. آمازون همچنین رومبا را میخواست زیرا روباتی است که از دوربینها، حسگرها، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای جمعآوری مقادیر باورنکردنی داده استفاده میکند. آمازون میگوید «مدیران بسیار خوبی از دادههای افراد در تمام مشاغل ما بوده است» و iRobot را برای جمعآوری اطلاعات از داخل خانه مشتریان خریداری نمیکند. اما لازم نیست در مورد نظارت و یا به قدرت فناوری شک داشته باشید تا از احتمال اینکه یک جاسوس در خانه شما پرسه می زند و نقشه ای برای فروش چیزهای بیشتر به شما ترسیم می کند، بلرزید.
همیشه حدس زدن مسیر بعدی Roomba سخت بوده است، اما ارزش آن را دارد که بفهمیم چگونه به اینجا رسیده است، زیرا هیچ چیز اجتناب ناپذیری در مسیر موفقیت آن وجود نداشت.
ربات ها برخی کارها را بهتر از ما انجام می دهند و برخی دیگر را اصلاً نمی توانیم انجام دهیم. اما ربات ها با انجام کارهایی که ما نمی خواهیم انجام دهیم، بیشترین ارزش را برای مردم فراهم می کنند.
رومبا به انسان هایی که آن را زنده کردند، آموخت که روبات ها باید مقرون به صرفه باشند، باید از نظر فناوری امکان پذیر باشند و باید قادر به انجام کارهایی باشند که افرادی مانند جو جونز ترجیح می دهند از آنها اجتناب کنند. آقای. جونز در سال 1982 کار خود را به عنوان محقق در آزمایشگاه هوش مصنوعی موسسه فناوری ماساچوست آغاز کرد، دو دهه قبل از اینکه بتواند بزرگترین موفقیت را در رباتیک مصرف کننده ایجاد کند، و از تحقیقات پیشگامانه ذهن های درخشان اطرافش غافلگیر شد.
او گفت: “من برای همه دوستانم پیش بینی کردم که طی سه تا پنج سال، روبات ها در همه جا حضور خواهند داشت و انواع کارها را انجام می دهند.” “پنج سال بعد، روبات ها هیچ کاری انجام نمی دادند.”
او تجربه انجام یک پیش بینی وحشتناک را به طرز عجیبی الهام بخش یافت. وقتی به این فکر می کرد که چرا اینقدر اشتباه کرده است، متوجه شد که چگونه می تواند روزی حق با او باشد.
او گفت: «به این نتیجه رسیدم که رباتیکها تا حد مرگ عاشق رباتها هستند. آنها به جای اینکه آنها را محصول بسازند، آنها را فرستادگان آینده می ساختند.»
او تصمیم گرفت رباتی بسازد که بتواند به مشکلی در زندگی خودش کمک کند: یک آپارتمان نامرتب. زمانی که آزمایشگاه MIT یک نمایش استعداد رباتیک به نام AI Olympics برگزار کرد، آقای. جونز تعدادی از قطعات لگو، نوار چسب و برس بطری را به راه حل بالقوه خود تبدیل کرد. او نئاندرتال رومباس را خلق کرد.
این جد بدوی آنقدر قوی نبود که بتواند آپارتمانش را تمیز کند، اما آقای. جونز احساس کرد که جنگجوی فرش او می تواند محصولی قابل دوام با توسعه مناسب باشد.
اما مدتی نگذشت که او این ایده را فرموله کرد، پول لب هایش تمام شد. او اخراج شد. او به یک استارتاپ روباتیک نقل مکان کرد، مفهوم Roomba را پیشنهاد کرد و در عرض چند روز اخراج شد. یک دهه دیگر طول می کشد تا آقای. جونز برای تحقق چشم انداز خود.
در آن زمان، او برای iRobot کار میکرد، یک استارتآپ کوچک که توسط سه عضو آزمایشگاه هوش مصنوعی در سال 1990 تأسیس شد، زمانی که افراد در این تجارت مشغول استفادههای دولتی و صنعتی مانند سفر در فضا، کمک به ارتش برای مبارزه با جنگها و موارد دیگر بودند. کاربردهای آینده نگر و کمتر واقع بینانه فناوری. آنها بیشتر از مصرف کنندگان خود به روبات ها توجه داشتند. آقای. زمانی که تمرکز روباتیک برای همیشه تغییر کرد، جونز مشغول یکی از آن پروژهها بود، یک ربات تمیزکننده در مقیاس بزرگ برای فروشگاههای بزرگ.
او در سال 1999 ایمیلی را از یکی از همکارانش به نام پل ساندین دریافت کرد که زیر دوش الهام گرفته بود: آنها باید یک جاروب روباتیک کف برای خانه بسازند. او ناخودآگاه داشت آقا را به صدا در می آورد. جونز ایده خودش است. حالا زمان مناسب بود.
این شرکت در ابتدا به آنها بودجه 10000 دلاری و دو هفته برای ارائه یک نمونه اولیه اختصاص داد. بنابراین آنها به دنبال ساخت یک ربات شدند.
چیزی که حوزه رباتیک زمانی که رومبا بالاخره وارد بازار شد، آموخت، یک درس ساده اما رادیکال برای افرادی بود که آنقدر به آینده وسواس دارند که اغلب زمان حال را فراموش می کنند.
متیو جانسون-رابرسون، مدیر مؤسسه رباتیک در دانشگاه کارنگی ملون، که به رومبا متصل نیست، میگوید: «مصرفکنندگان آن را خریدند زیرا میخواستند کف خانهشان تمیز شود، نه به این دلیل که به رباتیک اهمیت میدادند. «این وسایل اسباب بازی نبودند. آنها هدف بسیار خاصی داشتند.»
اهداف خاص دیگر ربات ها شامل خنثی کردن بمب ها در مناطق جنگی و کاوش در سیارات دیگر در فضا است. اما گاهی اوقات ما فقط به آنها نیاز داریم که بین پایههای صندلی فشرده شوند، مخفیانه زیر لبه کابینتهای آشپزخانه قرار بگیرند و فرش را جارو کنند.
افراد iRobot زمانی دوست داشتند بگویند که رباتهایی را برای ماموریتهایی میسازند که “کسل کننده، کثیف یا خطرناک” هستند. مشاغل خطرناک زندگی را حفظ می کنند. کار کسل کننده و کثیف آنها را تغییر می دهد.
رومبا نشان داد که انسان ها حاضرند برای روبات هایی پول خرج کنند که در زمان صرفه جویی می کنند. در آن زمان، افراد iRobot فکر می کردند که اگر بتوانند 15000 ربات را بفروشند که کارهای آزاردهنده خانگی را انجام می دهند، شگفت انگیز خواهد بود. آنها از آن زمان تاکنون 40 میلیون فروخته اند. روزهایی که iRobot از قراردادها بیشتر از محصولات درآمد داشت، به محض ظهور Roomba به پایان رسید. درآمد سالانه این شرکت از رباتیک مصرفی از کمتر از 10 میلیون دلار در سال 2001، سال قبل از تولد Roomba، به بیش از 1.5 میلیارد دلار در سال گذشته رسید. او در آخرین گزارش سالانه خود نوشت: “موفقیت ما تقریباً به طور کامل به روبات های مصرف کننده ما بستگی دارد.”
افکار خود را به اشتراک بگذارید
استفاده از ربات ها را چگونه تصور می کنید؟ به گفتگوی زیر بپیوندید.
اما حتی رباتها نیز میتوانند با خطای انسانی محکوم شوند، و Roomba به سختی از وقوع آن جلوگیری کرد. پس از اینکه این پروژه توسط تیم کوچکی از مهندسان با نام رمز DustPuppy توسعه یافت، آنها موظف شدند نامی رسمی به محصول مصرفی بدهند و به طور خلاصه به فکر نامگذاری نوزاد روباتیک خود CyberSuck بودند. هلن گرینر، یکی از بنیانگذاران iRobot و رئیس جمهور سابق، در مورد این نام دفع کننده ناله کرد: “ذهن درهم می رود.” ثابت شد که استخدام یک شرکت برندینگ برای ارائه چیزی بهتر، سرمایه عاقلانه دیگری است.
این ربات به موقع برای تعطیلات سال 2002 وارد بازار شد و رومباس ها آنقدر محبوب بودند که حتی گربه ها هم آنها را دوست داشتند. اما در سال 2004، فروش با تاخیر مواجه شد و رومبا با سرگردانی از مشکلات خلاص شد: پپسی شروع به اجرای یک کمپین تبلیغاتی 30 ثانیه ای کرد که در آن یک ربات عمومی با خلاء یک قوطی نوشابه را تعقیب می کند و شلوار کمدین دیو چاپل را می بلعد. فروش Roomba بلافاصله افزایش یافت. این بهترین پولی بود که iRobot تا کنون خرج کرده است. “بدون تبلیغات پپسی” آقای. جونز گفت: “رومبا ممکن است مرده باشد.” روبات ها هم باید خوش شانس باشند.
Roomba از آن زمان بسیار هوشمندتر شده است. همینطور افرادی که آن را ساخته اند.
این روزها آقای جونز و خانم گرینر مشغول به کار بردن درسهای نوآوری است که برای پسر عموی جوانتر رومبا، یک وسیله باغبانی به نام Tertill، در فضای باز، استفاده میکند. این روباتی است که کار دیگری را انجام می دهد که نمی خواهند انجام دهند: وجین کردن.
بنویسید بن کوهن در [email protected]
حق چاپ ©2022 Dow Jones & Company, Inc. تمامی حقوق محفوظ است. 87990cbe856818d5eddac44c7b1cdeb8