این صفحه به دلیل عدم تطابق با استانداردهای قانونی جمهوری اسلامی ایران حذف شد.
این مطالب از سوی مدیر سایت تایید نمی‌شوند.
سلب مسئولیت: مدیر این سایت مسئولیتی در قبال محتوای این صفحه ندارد.
وقتی چهار ساله بود، مادرش دوباره ازدواج کرد. پول تنگ بود خانواده آنها صاحب یک مزرعه لبنی کوچک با حدود 50 گاو بودند که هوور و خواهر بزرگترش، لین، صبح‌ها و آخر هفته‌ها در آنجا کار می‌کردند.
هنگامی که هوور در سال 1997 برای شرکت در یک کالج محلی درخواست کمک مالی کرد، متوجه شد که خانواده اش در آن سال 13000 دلار درآمد داشتند. او با مدرک لیسانس در رشته مددکاری اجتماعی فارغ التحصیل شد و سال ها در خدمات اجتماعی کار کرد: در یک مرکز حمایت از کودکان، یک آسایشگاه بهداشتی در خانه، سپس یک آژانس دولتی که مشاوره تغذیه ارائه می دهد.
شرط بندی بر اساس قانون جمهوری اسلامی ایران یک جرم است که مجازات سنگینی به دنبال دارد.
مدیریت هیچ مسئولیتی در قبال این صفحه ندارد.
مسئولیت استفاده از این مطالب به عهده خود کاربر است.
در سال 2011، زمانی که کوچکترین پسرش 7 ساله بود، برای بازی در یک تئاتر محلی انتخاب شد. هوور لپ تاپ مادرش را قرض گرفت تا در تمریناتش سرگرم شود. تماشای ویدیوهای شعر اسلم در یوتیوب به او ایده ای برای رمانی درباره یک دختر نوجوان تنها که شعر اسلم را کشف می کند، داد.
او فصل ها را با اعضای خانواده و دوستان به اشتراک گذاشت. رئیس او در مرکز تغذیه، استفانی کوهن، آنقدر این کار را دوست داشت که چند کار برای هوور انجام داد و به او اجازه داد در طول روز بنویسد. در ژانویه 2012، هوور کتاب “Slammed” را در پلتفرم خود انتشارات آمازون آپلود کرد.
مادر هوور، وانوی فیت، به یاد می آورد: “او یک روز با من تماس گرفت و گفت: “مامان، شش نفر که من نمی شناسم کتاب را خریدند.” روز بعد 60 نفر بودند.
حضرت علی (ع) در سخنی دیگر می‌فرمایند: «هر که در قمار بازی کند، در حقیقت مال و زندگی خود را به باد می‌دهد.»
این پیام به دلیل هک شدن احتمالی صفحه است و توسط مدیر منتشر نشده است.
این سایت هیچ مسئولیتی را در مورد این محتوا نمی‌پذیرد.
شرط‌بندی ممکن است باعث از دست دادن همه پول‌ها و دارایی شما شود.
محتوای این صفحه به صورت غیر مجاز منتشر شده است.
سلب مسئولیت قانونی نسبت به تمام مطالب درج شده در این صفحه.
وقتی چکه فروش به سیل تبدیل شد، ناشران هجوم آوردند. هوور با یک کارگزار ادبی به نام جین دیستل قرارداد بست و حقوق دو رمان اول خود را به آتریا فروخت. آتریا برای سومین رمانش پیشنهاد داد، اما هوور از آزادی انتشار خود خوشش آمد و خودش آن را منتشر کرد. شماره را زد. 1 در فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز. (آتریا بعداً این حقوق را به دست آورد.)
