lgtvsbanner

خلاصه داستان & Perry Mason& فصل 2، قسمت 5 The Money را دنبال کنید

Whodunit؟ اوه، ما خیلی از “whodunit” در این فصل “پری میسون” گذشته ایم، مردم.

بیشتر بخوانید: کشتی کروز کارناوال مهاجران کوبایی را که در دریا سرگردان شده بودند نجات داد

ما دقیقا می دانیم چه کسی بروکس مک کاچون را کشته است. همانطور که توسط دادستان مطرح شد و هفته گذشته تایید شد، متئو و رافائل گالاردو بودند. انگیزه آنها ممکن است پیچیده باشد، از جمله پاداشی از یک عروسک گردان نادیده و تمایل شخصی برای انتقام – آپارتمان آنها پاکسازی و سوزانده شد تا جایی برای استادیوم بیسبال بروکس باز شود، که خواهر بچه آنها را کشت. اما گناه آنها شکی نیست.

خوشبختانه برای نیمه دوم فصل دوم سریال، اکنون سوالات بزرگتری برای پاسخ وجود دارد: چه کسی حقوق whodunit، و چرا؟ عدم محبوبیت بروکس با تقریباً همه کسانی که او را می شناختند، موضوع را ساده نمی کند. همانطور که پری در بحث ابتدایی خود برای هیئت منصفه در مورد بروکس می گوید: “شما نخواهید پرسید که چه کسی در این شهر می خواست او را بکشد، بلکه می خواهید بپرسید چه کسی در این شهر است. نکرد” اگر بخواهیم منصفانه باشیم، این یک غوغای ماسونی است که برای ایجاد شک منطقی در ذهن هیئت منصفه طراحی شده است، بدون اینکه چیز زیادی از آن پشتیبانی کند… هنوز.

اینجاست که پل دریک، آستین آستین پری وارد می شود. از بسیاری جهات، این قسمت اوست. داستان او داستان مردی نجیب و سرسخت است که دائماً مجبور به موقعیت‌های تحقیرآمیز یا کاملاً سازش‌کننده اخلاقی می‌شود، که تا حد زیادی دست نخورده ظاهر می‌شود اما هر بار به طور فزاینده‌ای زخمی می‌شود.

به عنوان مثال، پل، همکار پری است که برای مصاحبه با عضو شورا، تیلور (دامیان اوهار)، برادر تأثیرگذار نورین لاوسون مرموز، اعزام می‌شود. تیم پری فرض می‌کند که بروکس با وضعیت فعلی نورین ارتباطی داشته است، اما تنها کاری که عضو شورا انجام می‌دهد این است که بی‌خیال تکرار کند که او در یک تصادف رانندگی مجروح شده است. البته، او این کار را با کمک فراوانی از تضاد نژادی انجام می دهد – یک خطر شغلی برای یک محقق خصوصی سیاه پوست.

پل همچنین وظیفه دارد تا اوزی جکسون (ترنس هاردی جونیور) یک گانگستر سطح پایین را که کفش های Converse علامت تجاری او را برجسته می کند، ردیابی کند. پل با کمک دوست و هم خانه اش که دیگر بیگانه نیست، مو، متوجه می شود که اوزی برای ملوین پرکینز (کریستوفر کارینگتون) کار می کند. دفتر دادستانی منطقه

بنابراین پل با پرکینز قرارداد می بندد: او با امتناع از شهادت دادن به صحت عکس ها در ازای مکان اوزی، عکس ها را در دادگاه بی فایده می کند. هنگامی که پرکینز متوجه می شود که پاول عکاس مورد نظر بوده است، بازپرس را مجبور می کند تا اطلاعات مورد نیاز او را از اوزی حذف کند. سپس او پل را مجبور می کند تا به کتک زدن جکسون ادامه دهد، حتی پس از اینکه بچه اعتراف کرد که او دستور را از شوهر زن ثروتمندی که به او هروئین می فروخت، دریافت کرده است – تا زمانی که پول بهتری دریافت کرد.

پل با همسرش کلر به رختخواب خزیده و با همان دستی که جکسون را مورد ضرب و شتم قرار داده بود، پوست او را لمس می کند. “من خوبم؟” از او می پرسد. او به او اطمینان می دهد که هست. او چه چیز دیگری می تواند بگوید؟

متأسفانه برای تیم میسون، یک شخص مرموز – نه واقعاً، این همان چیزی است که او در تیتراژ پایانی فهرست شده است: «شخص اسرارآمیز» با بازی کایل تی هفنر – چشمان پری دارد. او آنجاست وقتی میسون از هوورویل خانواده گالاردو بازدید می‌کند تا نکته اولیه درباره اوزی و کفش‌های کانورس او را بگوید.

بدتر از آن، این مرد مرموز دلا و آنیتا را به یک باشگاه لزبین های زیرزمینی هدایت می کند. من متعجب بودم که چقدر طول می‌کشد تا تمایلات جنسی دلا علیه او به‌گونه‌ای که واقعیت آشکارتر بیرونی نژاد دریک علیه او مورد استفاده قرار گیرد، مورد استفاده قرار گیرد.

شایان ذکر است که دادستان منطقه برگر نیز در همین راستا آسیب پذیر است. همچنین توجه داشته باشید که او با وجود اینکه به نظر می رسد محکم روی صندلی راننده نشسته است، تحت فشارهایی است که هنوز مشخص نشده است تا پرونده را حل و فصل کند. او به پری پیشنهاد دادخواهی می‌کند – نه بسیار سخاوتمندانه، اما همچنان یک معامله – بر سر ناامیدی آشکار ستوان جاه‌طلبش تام میلیگان. هیچ کس در تیم پری نمی تواند بفهمد که چرا او این کار را انجام می دهد، مگر اینکه کسی دست او را مجبور کند. سازمان بهداشت جهانی؟ چرا؟

به نظر می رسد میلیگان به هیچ وجه اهمیتی نمی دهد. کاری که او می خواهد انجام دهد این است که در این پرونده پیروز شود، پرونده ای که عملاً برای قرار دادن او در نقشه طراحی شده است. حمایت صوتی فرانک فینرتی، خواننده رادیویی، می تواند او را یک شبه به یک ستاره سیاسی تبدیل کند. (لقب مخرب او برای پری به حدی رسیده است که شاهدی از میسون به عنوان “آقای ماگوت” در جایگاه یاد می کند.) میلیگان با درخواست از دوست قدیمی پری، پیت، به پایان دادن به قسمت کمک می کند. با شناخت پیت، اگر قیمت مناسب باشد، این کار را انجام خواهد داد.

و بازدیدها همچنان ادامه دارند. دلا در مورد اواخر شب با آنیتا با دوست دخترش (مولی افرایم) روبرو می شود. پری پس از یک ماموریت دیگر با معلم مدرسه ای به طرز شگفت انگیزی، میس ایمز، به آپارتمان خود باز می گردد تا متوجه شود که شخصی مجموعه قطار مدل پسرش را راه اندازی کرده و سیگاری که هنوز در حال سوختن است را پشت سر گذاشته است. این یکی از راه‌های عجیب‌تر برای فرستادن اخطاری به کسی است که می‌توان به آن‌ها دسترسی پیدا کرد، اما در این مورد کمتر نگران‌کننده نیست.

پیام واضح است: یا می توانید سوار شوید یا زیر گرفته شوید.

  • من در این مرحله یک رکورد شکسته هستم، می دانم، اما خوب است، نورپردازی در این نمایش. این بار می‌توانیم کارگردان، مارالی ریواس، و مدیر فیلمبرداری، الیوت راکت، را به خاطر نحوه‌ای که دود سیگار پری چهره‌اش را پنهان می‌کند و نور از پرده‌هایش می‌گذرد، اعتبار می‌بخشیم. برای نور نزدیک به کور صبح که به طور مشابه دفتر میلیگان را در هنگام ملاقات سرنوشت‌ساز پیت روشن می‌کند. برای درخشش سرد آبی مایل به خاکستری ساعت‌های کوچکی که پل با تلو تلو تلو خوردن از صحنه‌های ضرب‌دان، پرکینز او را مجبور می‌کند که یک تفاوت هوشمندانه و فاحش از طرح نورپردازی تقریباً هر صحنه دیگر ارائه دهد.

  • من از نحوه گره زدن سریال خط داستانی پرکینز، که برای پل، پیت و مو، محرکی جزئی به نظر می رسید، تحت تاثیر قرار گرفتم. من آن را ندیدم – نه اینکه تیروی مرموزی مثل من هرگز چیزی را در این برنامه ببیند.

  • من از رفتارهای متضاد برگر و میلیگان وقتی در مورد مخالفت بحث می کردند لذت بردم. میلیگان با تحقیر آشکار واکنش نشان می دهد وقتی برگر به او می گوید که پری تنها با چند ساعت آماده سازی از نوار عبور کرده است، این واقعیتی است که او به منظور تأثیرگذاری بر مرد جوان تر که حریف او چقدر قدرتمند است، می گوید. برگر ظاهر غیرقابل انکار “من یک اشتباه بزرگ مرتکب شده ام” را به تن می کند، هم از نظر درهم تنیدگی با پری و هم به ملیگان برای جدی گرفتن موضوع.

  • این در طرح چیزها جزئی است، اما در یک صحنه بسیار سرگرم کننده است: به لطف قرار دادن تصادفی شیشه شات خود، پری متوجه می شود که شماره چاپ روی عکس اثر انگشت صحنه جرم برعکس شده است. این به او کمک می کند تا این حقیقت را کشف کند که چاپ جعلی بوده و روی فرمان بروکس قرار داده شده است تا گالاردوها را با دقت بیشتری قاب کند. این برای گالاردوها کافی نبود که آن مرد را بکشند – آنها باید این کار را به روشی انجام می دادند که مطمئناً کشف می شد. هر کس آنها را استخدام کرد، زنبق را طلاکاری کرد و اکنون پرونده علیه گالاردوها ضعیف تر شده است. وقتی قاضی می‌گوید که «هیات منصفه به اظهارات پری در مورد کاشت اثر انگشت توسط پلیس بی‌اعتنایی می‌کند، پری به سادگی زیر لب زمزمه می‌کند: «نه، نمی‌کنند»، و حق با اوست.

  • بخش‌های مورد علاقه من از بازیگری فیزیکی این هفته: کریس دریک در نقش پل، هر بار که مجبور است مشتی به آزی بزند، از بدبختی می‌پیچد، و کاترین واترستون در نقش خانم ایمز، پایش را بالا می‌گیرد تا با لگد در ورودی را ببندد. پری برای کمی عاشقانه ظاهر می شود.

Sadie Kirk

کارشناس فرهنگ پاپ. موسیقی نینجا. عاشق غذا. نویسنده. دوست حیوانات در همه جا. گورو معمولی بیکن.

تماس با ما